داستان های نماز
داستان های نماز

داستان های نماز

نماز در وسط مناظره

هنگامی که حضرت رضا (علیه السلام)


با دانشمند معروف عِمران صابئی مناظره می‌نمودند و بحث به جای حساس خود رسیده بود...

یکباره حضرت از جای خود برخاستند و رو به مأمون کرده و فرمودند: موقع نماز است.

عمران عرض کرد: آقای من؛ پاسخ سؤالات مرا قطع نکن که قلبم نرم و آماده شده، امام (علیه السلام) فرمود: نماز می‌خوانیم و باز می‌گردیم.[1] 

[1] .عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ص154.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.